امروز عاشوراست... :: عروة الوثقی

عروة الوثقی

عروة الوثقی

کس نیست در این شهر امـــــــــان داشته باشد
یک تبــــــــــغ نمانده که امــــــــــان داشته باشد
از چشـــــــــم تنی چنـد من افتاده ام امـــــــــــا
این عشـــــــق محـال است زیـــــان داشته باشد

می گفتـــــ یا لیتنا که کاش بودم آن روزگار!

هی...روزگار!مگر الان نیستی؟همین الان کدام جبهه عاشورای وجودت می جنگی؟

چقدر زخم زبان های اطرافیانت را به خاطر عمه سادات تحمل کرده ای؟

برای که و چه شمشیر می کشی؟

کجایی؟

امروز عاشوراستــــــــ ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">